خوشبختي چيست ؟!!

خوشبختي چيست ؟!!

 

آدمي اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد به زودي موفق ميگردد ولي او مي خواهد خوشبخت

تر از ديگران باشد و اين مشکل است

زيرا او ديگران را خوشبخت تر از انچه هستند تصور ميکند

 

 

آدمي اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد به زودي موفق ميگردد ولي او مي خواهد خوشبخت

تر از ديگران باشد و اين مشکل است

زيرا او ديگران را خوشبخت تر از انچه هستند تصور ميکند

 

را ه های به دست آوردن آرامش

را ه های به دست آوردن آرامش

1- جلوی گریه خود را نگیرید و گه گاهی گریه كنید.

2- دست كم روزی 15 دقیقه را در سكوت بگذرانید و به نیازهای واقعی خود و نیز چیزهایی كه دارید فكر كنید. سكوت عصاره‌ ی آرامش است، با زور نمی‌ توان آن را ایجاد كرد، باید زمانی كه فرا رسید آن را بپذیرید. اگر برایتان امکان دارد دست كم روزی یك ساعت، تنها به اتاقی بروید و در را به روی خود ببندید.

3- افراد آرام به خود می ‌گویند كه برای تغییر گذشته كاری نمی ‌توان كرد، آنگاه از فكر ادامه زندگی لذت می ‌برند.

4- وقتی احساس می ‌كنید كه سرتان پر از فكرهای جور و واجور است و جای خالی در آن نیست، با قدم زدن، آنها را پاك كنید.

5- اگر نتوانید كسی را ببخشید، افكار خشمگین‌ تان شما را برای همیشه با این افراد مرتبط خواهد كرد. شاد كردن دیگران، باعث آرامش می ‌شود.

6- آرامش را از كودكان بیاموزید، ببینید كه چگونه در همان لحظه‌ ای كه هستند، زندگی می‌ كنند و لذت می ‌برند.

7- از همان كه هستید راضی باشید، در این صورت احساس آرامش بیشتری می‌ كنید.

8- هرچه اكسیژن بیشتری به شما برسد، آرام‌ تر خواهید شد، خوب است در محل كار و زندگی خود گیاهی نگه دارید.

9- مهم نیست كه با شما مؤدبانه برخورد كنند یا نه، برخورد مؤدبانه‌ ی شما، باعث ایجاد آرامی و احساس خوبی در شما خواهد شد.

10- سرعت حركت شما با احساستان رابطه‌ ای مستقیم دارد، آرام راه بروید و حركات بدن خود را آرام ‌تر كنید، طولی نمی‌ كشد كه آرام خواهید شد. گاهی می ‌توانید برای رسیدن به آرامش، دراز بكشید، عضلات خود را شل كنید و به هیچ چیز فكر نكنید.

11- با حركات آرام و صحبت كردن شمرده، احساس آرامش را به جمع منتقل كنید. آیا تا به حال فرد آرامی را دیدید كه با صدای بلند صحبت كند؟

12- با شوخ طبعی به آرامش خود كمك كنید.

13- راحتی، یكی از عناصر مهم آرامش است، مثل دمای مناسب، صندلی راحت و لباس و كفش راحت.

• هر چند وقت یك بار ساعتتان را کنار بگذارید و خود را از فشار زمان نجات دهید.

• در آوردن كفش‌ها به كاهش فشار عصبی كمك می‌كند.

• فشردن یك توپ كوچك، تنش‌های عصبی‌ را كه در انگشتان و دست‌های شما متمركز شده‌اند، خالی می ‌كند.

• لباس‌های گشاد و راحت، باعث ایجاد راحتی و احساس آرامش می‌ شود.

14- لحظه‌ های زیبای زندگیتان را بنویسید و از آنها عكس و فیلم بگیرید، سپس بیشتر وقت‌ها آنها را به یاد آورید و درباره‌ شان فكر كنید و لذت ببرید.

15- هوای دریا، آب شور و صدای امواج، همگی باعث آرامش می ‌شوند، مسافرت به سواحل دریا را فراموش نكنید. تماشای ماهی‌ ها مثل خیره شدن به دریا، در شما ایجاد آرامش می ‌كند، زیرا ماهی‌ها آرام شنا می ‌كنند و آرام تنفس می‌ كنند.

16- آهسته غذا خوردن و جویدن، باعث تجدید قوای فكری و احساس آرامش خواهد شد.

17- برای تأثیر بیشتر و رسیدن به آرامش، در خود متمركز شوید و آرام نفس بكشید.

18- تمرین كنید كه آرامتر از حد معمول صحبت كنید، این كار خود به خود ضربان قلب و تنفستان را كم می‌ كند و به شما اجازه می‌دهد، ذهن و فكرتان را از بسیاری مسائل پاك كنید.

19- اگر به عقاید مذهبی و معنوی پایبند باشید، به یكی از با افتخارترین روش‌های رسیدن به آرامش خاطر رسیده ‌اید، آنگاه می‌ توانید بگویید، الا بذكر الله تطمئن القلوب . اگر از خدا دور افتاده‌اید، اكنون زمان آشتی است. داشتن یك تكیه‌ گاه معنوی در حد تعادل موجب آرامش می ‌شود.

20- احساسات و مشكلات  خود را به دیگران بگویید و آرامش بیشتری احساس كنید.

21- یكی از مهمترین مهارت‌ها در آرام بودن، فكر نكردن به مسائل كوچك است، دومین مهارت، كوچك شمردن تمام مسایل است.

22- شاد كردن دیگران، موجب آرامش می‌ شود. نمی ‌دانید چه لذتی دارد پول رستوران امشب را با توافق سایرین به یك كارتن خواب هدیه دهید. قدردانی كنید. دیگران را برای لطف كردن به خود تحت فشار قرار ندهید، لطف كه وظیفه نیست!

23- اگر می‌ دانستید كه : «سیگار كشیدن + ورزش نكردن = ا سترس ، اضطراب  و حذف آرامش»، هرگز سیگار نمی‌ كشیدید و ورزش  كردن را به تعویق نمی‌ انداختید.

منبع : اینترنت

سایر لینک ها

 چگونه می توان لحظاتی آرام و توأم با آسایش داشت 

 اگر می خواهید همیشه سالم و شاداب باشید ... 

 با رعایت این نكات می توانید به آرامش دست یابید 

 آیا می خواهید جسم و روحی سالم داشته باشید؟ 

 فاصله ی كوتاهی تا رسیدن به آرامش وجود دارد 

 دستیابی به آرامش و آسایش با استفاده از چند روش 

 اگر می خواهید همه ی عمر شاد باشید ... 

 با چند روش ساده می توانید به سلامت جسمی و روحی خود كمك كنید. 

 آیا می خواهید زندگی آرام و دلپذیری داشته باشید؟ 

روان سالم چگونه است ؟

روان سالم چگونه است ؟


نقش ارزش‌ها در سلامت روان
طبق تحقیقات انجام شده، عامل پیدایش بسیاری ازنا سازگاری ها و نابهنجاری های روانی ناشی از تضادهای ارزشی و عدم استقرار یك نظام ارزشی سازمان یافته در فرد ذكر شده است.

اسلام ویژگی های شخصیت نابهنجار و بیمار و به تعبیر اسلامی «فی قلوبهم مرض» را در بعد عقیدتی ، عاطفی ، عقلانی، شناختی و خصوصیات بدنی بیان كرده است.

یكی از شرایط لازم جهت دست یابی به سلامت روان، برخورداری از یك نظام ارزشی منسجم می باشد.
دراین مقاله به تعریف سلامت روانی و به7 ملاک داشتن روانی سالم از نظر ونتیز اشاره می کنیم.در مطالعه بعد، سلامت روانی را از نظر اسلام مورد بررسی قرار خواهیم داد.

در آستانه قرن بیست و یكم، انسان مضطرب، افسرده و بحران زده ی عصر حاضر، بیش از هر زمان دیگری خود را درگیر سؤال هایی اساسی می یابد. می توان بر این نكته تأكید كرد كه ارزش ها ،اساس و بنیان یكپارچگی شخصیت سالمند. در حقیقت، ارزش ها، سازمان دهنده های اصلی اعمال و رفتارهای شخصیت رشدیافته به شمار می روند و سلامت روان، بی تردید، محصول چنین شخصیتی است. با توجه به روابط موجود بین ارزش ها و سلامت روان، معیارهای سلامت و بیماری روانی از دیدگاه اسلام مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. اما پیش از این، تعریفی از سلامت روانی ضروری به نظر می رسد:

تعریف «سلامت روان»

تاكنون تعاریف متعددی از «سلامت روان» ارائه شده كه همگی بر اهمیت تمامیت و یكپارچگی شخصیت تاكید ورزیده اند. گلدشتاین GOLDSTEIN K، سلامت روانی را تعادل بین اعضا و محیط در رسیدن به خود شكوفایی می داند.چاهن (CHAUHANSS 1991) نیز سلامت روانی را وضعیتی از بلوغ روان شناختی تعبیر می كند كه عبارت است از حداكثر اثربخشی و رضایت به دست آمده از تقابل فردی و اجتماعی كه شامل احساسات و بازخوردهای مثبت نسبت به خود و دیگران می شود. در سال های اخیر، انجمن كانادایی بهداشت روانی، «سلامت روانی» را در سه بخش تعریف كرده است:

بخش اول: بازخوردهای مربوط به «خود» شامل:

الف. تسلط بر هیجان های خود؛

ب. آگاهی از ضعف های خود؛

ج. رضایت از خوشی های خود.

بخش دوم: بازخوردهای مربوط به دیگران شامل:

الف. علاقه به دوستی های طولانی و صمیمی؛

ب. احساس تعلق به یك گروه؛

ج. احساس مسئولیت در مقابل محیط انسانی و مادی.

بخش سوم: بازخوردهای مربوط به زندگی شامل:

الف. پذیرش مسئولیت ها؛

ب. ذوق توسعه امكانات و علایق خود؛

ج. توانایی اخذ تصمیم های شخصی؛

د. ذوق خوب كار كردن.

چاهن به ذكر پنج الگوی رفتاری در ارتباط با سلامت روان مبادرت ورزیده است:

1- حس مسئولیت پذیری: كسی كه دارای سلامت روان است، نسبت به نیازهای دیگران حساس بوده و در جهت ارضای خواسته ها و ایجاد آسایش آنان می كوشد.

2- حس اعتماد به خود: كسی كه واجد سلامت روانی است، به خود و توانایی هایش اعتماد دارد و مشكلات را پدیده ای مقطعی می انگارد كه حل شدنی است. از این رو، موانع، خدشه ای به روحیه او وارد نمی سازد.

3- هدف مداری: به فردی اشاره دارد كه واجد مفهوم روشنی از آرمان های زندگی است و از این رو، تمامی نیرو و خلاقیتش را در جهت دست یابی به این اهداف هدایت می كند.

4- ارزش های شخصی: چنین فردی در زندگی خود، از فلسفه ای خاص مبتنی بر اعتقادات، باورها و اهدافی برخوردار است كه به سعادت و شادكامی خود یا اطرافیانش می انجامد و خواهان افزایش مشاركت اجتماعی است.

5- فردیت و یگانگی: كسی كه دارای سلامت روان است، خود را جدا و متمایز از دیگران می شناسد و می كوشد بازخوردها و الگوهای رفتاری خود را توسعه دهد، به گونه ای كه نه همنوایی كور و ناهشیارانه با خواسته ها و تمایلات دیگران دارد و نه توسط دیگران مطرود و متروك می شود.

ملاك های سلامت روان

ونتیز (.VENTIS LW 5991) سلامت روان را وابسته به هفت ملاك می داند كه عبارتند از:

1- رفتار اجتماعی مناسب؛

2- رهایی از نگرانی و گناه؛

3 - فقدان بیماری روانی؛

4 - كفایت فردی و خودمهارگری؛

5 - خویشتن پذیری و خودشكوفایی؛

6 - توحیدیافتگی و سازماندهی شخصیت؛

7 -گشاده نگری و انعطاف پذیری.

منبع: روزنامه کیهان

خلاصه‌ای در باره استرس

زندگی‌کردن  مهارتهایی را می‌طلبد که اندوختن آنها هیچ‌گاه پایانی ندارد و آموختن آنها تنها با زندگی در دنیای واقعی ممکن است. یکی از این مهارتها توان آرامش‌یابی است، یعنی قابلیت بازتولید قوای جسمی و روانی که در طول شبانه روز در برخورد با استرسهای مختلف از مقدار کارائی آنها کاسته می‌شود.

  

خلاصه‌ای درباره استرس

 استرس پدیده‌ای خاص زمان ما نیست. استرس که معناهای مختلفی دارد (تنش, فشار, اضطراب, نگرانی و فشار روحی) در واقع به عکس‌العملهایی گفته می‌شود که موجودات زنده هنگام روبرو شدن با تغییراتی که تعادل درونی آنها را برهم می‌زنند همیشه از خود نشان می‌دادند. این عکس‌العملها بسیار متفاوت هستند و بروز بیرونی آنها می‌تواند به شکل ترسیدن و به وحشت افتادن و یا به شکل رفتارهای عصبانیت و خشم ظاهر شود. هنگام استرس قلب تندتند می‌زند، آدم به نفس تنگه می‌افتد، عضلات بدن سخت می‌شوند، انسان احساس گرگرفتگی می‌کند یا بدنش یخ می‌کند، رنگ و روی انسان بشدت سرخ می‌شود و یا بسیار رنگ‌پریده به نظر می‌رسد، احساس گریه می‌کند یا بغض گلویش را می‌گیرد و به گریه می‌افتد، دستپاچه می‌شود، احساس جاری شدن ادرار می‌کند یا مدام باید به توالت برود، دهانش خشک می‌شود، ممکن است در ناحیه شکم احساس درد بکند، حرکات بدنی‌اش حالت خشک پیدا می‌کنند و غیره.  همه این تغییرات به خاطر فعال شدن سیستمی در بدن اتفاق می‌افتد که به آن سیستم استرس می‌گویند و این سیستم بدنبال ترشح هورمون آدرنالین و نورآدرنالین در خون فعال می‌شود.

ادامه نوشته

من کجا هستم؟ چگونه مغز ما به عنوان دستگاه GPS کار مي‌کند؟

من کجا هستم؟ چگونه مغز ما به عنوان دستگاه GPS کار مي‌کند؟



همه ما اين تجربه را داشته‌ايم که ندانيم کجا هستيم. سرگردان بودن احساس مطبوعي نيست و حتي مي‌تواند ترسناک باشد، اما خوشبختانه اين احساس براي اکثر ما يک حالت موقتي است. مغز براي جهت‌دهي مجدد ما، براي به حداقل رساندن حالت سرگرداني و براي هدايت کردن ما به سوي جهت صحيح، ترفندهايي را به کار مي‌برد. پژوهش‌ها حاکي از اين امر هستند که حيوانات و کودکان خردسال براي جهت‌يابي عمدتاً به سر‌نخ‌هاي هندسي (به عنوان مثال طول ها، مسافت‌ها و زاويه‌ها) متکي هستند. اما افراد بزرگسال مي‌توانند از سرنخ‌هاي خصيصه‌اي (مثل رنگ، بافت وعلامتها) نيز که در محيط پيرامون هستند استفاده کنند. اما غالباً ما چه روشي را مورد استفاده قرار مي‌دهيم؟ کريستين ر. راتليف – روانشناس- از دانشگاه شيکاگو و نورا اس. نيوکامب- روانشناس-از دانشگاه تمپل، مجموعه آزمايشاتي را به منظور بررسي اين مطلب ترتيب دادند که"آيا افراد بزرگسال براي جهت‌يابي، سرنخ هاي هندسي را ترجيح مي دهند يا سر نخ هاي خصيصه اي را؟"
نخستين آزمايش در يک اتاق- يا بزرگ يا کوچک- مستطيل شکل سفيد با يک علامت راهنما (يک تکه پارچه رنگي بزرگ) آويزان شده بر روي يک ديوار انجام شد. اين داوطلبان ديدند که محقق دسته کليدي را در جعبه‌اي در يکي از گوشه‌هاي اتاق قرارداد. به داوطلبين چشم‌بند زده شد و به منظور از دست دادن جهت‌يابي‌شان دور چرخيدند. بعد از برداشتن چشم‌بند، آنها بايد نشان مي‌دادند که کليدها در کدام گوشه قرار داشتند. پس از يک استراحت کوتاه، به داوطلبان گفته شد که آزمايش تکرار خواهد شد، اگر چه آنها ديگر نمي‌ديدندکه پژوهشگر کليد‌ها را پنهان مي کند. بدون اطلاع آنها پژوهشگران، در زمان استراحت، علامت راهنما را به ديوار کناري منتقل کردند- اين تغيير، داوطلبان را وادار مي‌ساخت که به منظور جهت يابي خود و يافتن محل کليدها يا سرنخ‌هاي هندسي را مورد استفاده قرار دهند يا سرنخ‌هاي خصيصه‌اي را به کار ببرند، اما نه هر دو را. در دومين آزمايش، پژوهشگران از روش مشابهي استفاده کردند، به جز اين مورد که آنها پس از زمان استراحت اتاق‌ها را براي داوطلبان جا‌بجا کردند (داوطلبان اتاق بزرگتر به اتاق کوچکتر منتقل شدند و بر عکس) .
نتايج پژوهش که در«علوم روانشناختي»- مجلۀ انجمن علوم روانشناختي-گزارش شده است، بيانگر آن است که مغز در هنگام جهتي‌يابي داراي ترجيح آشکاري نسبت به سر نخ‌هاي خاص نيست. در آزمايش نخست، داوطلبان در اتاق‌هاي کوچکتر خودشان را با استفاده از سرنخ‌هاي هندسي جهت‌دهي کردند، اما در اتاق‌هاي بزرگتر سرنخ‌هاي خصيصه‌اي را به کار بردند. با اين وجود، داوطلباني که از اتاق بزرگتر به اتاق کوچکتر رفتند، در آزمايش دوم به سرنخ‌هاي خصيصه‌اي نيز متکي بودند و براي جهت‌يابي علامت راهنما را جستجو کردند.
پژوهشگران حدس مي زنند که در جريان آزمايش دوم داوطلبان تجربه‌ي مثبتي در مورد استفاده از سرنخ‌هاي خصيصه‌اي در اتاق بزرگتر بدست آوردند، بنابر اين در اتاق کوچکتر نيز به منظور جهت‌يابي همچنان بر علامت راهنما اتکا مي‌کردند. اين يافته‌ها دلالت بر اين امر دارند که مغز هنگام تعيين کردن بهترين راه براي جهت‌دهي ما به سوي فضاي پيرامون‌مان عوامل مختلفي از جمله محيط و تجارب گذشته‌ي ما را در نظر مي‌گيرد.

منبع:
www.psychologicalscience.org/media/releases/2009/ratliff.cfm

مترجم: فاطمه بهاء، دانش‌آموخته‌ي کارشناسي ارشد روانشناسي عمومي از دانشگاه علامه طباطبايي

"شیشه" درد بی‌درمان

متخصصان درمانگر اعتیاد می‌گویند برای درمان کسی که به مواد محرک "شیشه" اعتیاد پیدا می‌کند، داروی خاصی در دنیا وجود ندارد و داروهایی که تجویز می‌شود تنها به کاهش علایم ناراحت‌کننده بیمار کمک می‌کند.

"شیشه" درد بی‌درمان


متخصصان درمانگر اعتیاد می‌گویند برای درمان کسی که به مواد محرک "شیشه" اعتیاد پیدا می‌کند، داروی خاصی در دنیا وجود ندارد و داروهایی که تجویز می‌شود تنها به کاهش علایم ناراحت‌کننده بیمار کمک می‌کند.

"شیشه" مواد محرکی اعتیادآور و خطرناک است که به شکل کریستال‌های ریز همچون شکراست و برای قاچاق، آن را در نی‌های نوشابه جاسازی کرده وسر و ته آن را می‌بندند.

دکتر سید"محمدعلی حریرچیان" درمانگر اعتیاد می‌گوید قاچاقچیان و فروشندگان این مواد ادعا می‌کنند که "شیشه" حاوی مرفین نبوده واعتیاد آور نیست، اما واقعیت این است که شیشه ماده محرک بسیاراعتیاد آور و خطرناکی است.

دکتر حریرچیان می‌گوید فردی که به مصرف شیشه روی می‌آورد درابتدا علایمی را تجربه می‌کند که به طور کاذب برای او جاذبه دارد، اما سپس دچار بی‌خوابی کابوس و کاهش اشتها می‌شود.

با تداوم مصرف شیشه، تنفس و ضربان قلب افزایش می‌یابد و فشارخون و دمای بدن بالا می‌رود. فرد مصرف‌کننده "شیشه" تحریک پذیر و پرخاشگر می‌شود و احتمال دارد به هر خشونتی دست بزند.

اضطراب، گیجی، لرزش اندام‌ها، تشنج و در آخر ایست قلبی و مرگ از جمله عوارض مصرف "شیشه" است.

مصرف مداوم و دراز مدت "شیشه" موجب سوء ظن و توهم، خشونت، کاهش شدید قوه حافظه، توهم‌های شنوایی و بینایی شده و افسردگی و جنون آنی و بسیاری از اختلالات عصبی را به دنبال دارد.

مصرف شیشه ترشح دوپامین، سروتونین و نوراپی‌نفرین را در سیناپس‌های عصبی در مغز به شدت افزایش می‌دهد و به تحریک سلول‌های مغز منجر می‌شود.

مصرف شیشه شخص را در وضعیتی قرار می‌دهد که تمایل به درمان ندارد و شاید این عارضه بدترین تاثیر این مواد محرک بر مغز باشد.

درمان اعتیاد به مصرف شیشه همچون سایر مواد مخدر مشکل‌ترین درمان- هاست.

دکتر حریرچیان می‌گوید: نکته اساسی این است که برای درمان اعتیاد به مواد مخدری که مرفین دارند مثل تریاک، کراک وهرویین، داروهایی مثل "متادون" و"بوپره‌نورفین" را تجویز می‌کنیم امابرای "شیشه" داروی خاصی نداریم.

این درمانگر اعتیاد اضافه کرد دارویی که خاص درمان "شیشه" باشد در ایران و حتی خارج از کشور نداریم، بلکه داروهایی که برای درمان شیشه استفاده می‌شود داروهای کمکی از جمله ضداضطراب‌ها و ضدافسردگی هاست که این داروها در کاهش علایم بیمار موثر هستند.

این متخصص و درمانگر اعتیاد گفت: فروشندگان مواد مخدر با استناد به این مطلب که علایم ناشی از محرومیت از مصرف شیشه همانند علایم ناشی از محرومیت از مرفین نیست، آن را ماده‌ای غیراعتیاد آور معرفی می‌کنند.

دکتر حریرچیان خاطرنشان کرد که دردهای عضلانی، شکم درد، اسهال، عطسه، آبریزش بینی، اشک‌ریزش و سیخ شدن موها از جمله علایم محرومیت از مواد مخدر همچون تریاک ،شیره، هرویین و "کراک مرسوم در ایران" است.

به گفته حریرچیان، کراکی که درایران عرضه می‌شود، هرویین تغلیظ شده است و کراک اصلی‌از نوع کشیدنی، از کوکایین مشتق می‌شود و بسیار گران است.

حریرچیان گفت: برای درمان عوارض اعتیاد به شیشه براساس مدت و نوع و روش مصرف ممکن است که فرد نیاز به درمان دارویی به شکل بستری شدن یا سرپایی داشته باشد.

بعد از درمان اختلالات روان پزشکی بیمار باید به وسیله روان پزشک خبره مورد بررسی و درمان قرار گیرد و به دنبال آن یا همزمان آموزش خانواده، آموزش مهارت‌های بهبود اولیه و پیشگیری از بازگشت و رفتار درمانی برنامه ریزی شود.

دراثر ترک اعتیاد به شیشه، فرد دچارافسردگی عصبی، خونسردی و بی‌علاقگی خواب طولانی، به‌هم ریختگی روحی، کمی انرژی و سراسیمگی می‌شود که
این علایم به مرور زمان برطرف خواهند شد.

پس از ترک شیشه فرد دچار نوعی ناتوانی و درماندگی و اختلال در الگوی خواب و کابوس‌های شبانه می‌شود، تا جایی که توانایی انجام وظایف و کارهای روزمره او مختل می‌گردد اما فرد با مراجعه به پزشک متخصص می‌تواند به مرور زمان بر این حالات غلبه کند.